2017-Until Now
شرکت صنايع سامانه هاي راه دور در سال 1378( 1999 ) با هدف توليد داخلي تجهيزات Active & Passive راديو ها و آنتنهاي ماکروويو ، آنتنهاي شبکه تلفن سيار.....
2017
از آنجاييکه اجايل اصول پايه ايي که در حقيقت اهداف کلي هستند نشان ميداد لازم آمد که يک ساختار سازماني و Frame Work نيز براي Agile تعريف شود اين ساختار ......
2007
از زماني که بشر اقدام به توليد محصول کرده است همواره سعي داشته روشهايي را کشف کند تا محصولاتي با کيفيتي بهتر و هزينه کمتر و همچنين ارزش مصرفي بالا توليد نمايد......
1998
مديريت سنتي پروژه ها يعني آنچه که تاکنون مصطلح بوده در برنامه ريزي و کنترل فرآيندها و انواع اندازه گيري هاي کيفي مورد استفاده قرار ميگيرد . مقصود اين تکنيکها ......
شرکت صنايع سامانه هاي راه دور در سال 1378( 1999 ) با هدف توليد داخلي تجهيزات Active & Passive راديو ها و آنتنهاي ماکروويو ، آنتنهاي شبکه تلفن سيار و همچنين توليد دانش در زمينه پردازش سيگنال و سيستم هاي مديريت شبکه هاي راديويي ( NMS) براساس پروتکلTMN و همچنين پروتکلهاي پايه اي FCAPSوپروتکل حفاظتي SMNP تشکيل شد. اين شرکت از ابتدا فعاليت خود را در راستاي راهکارهاي تعاملي و شناخت از قابليتها و توان موجود استفاده کننده ها سامان بخشيد و در همه حال مديريت منعطف را پايه و اساس کار خود قرار داده است. اکنون نيز با توجه به عمق و درجه انعطاف پذيري شيوه هاي مديريتي نوين يعني Agile و Scrum و تعميم آن به تمامي روالهاي موجود در شرکت روند پيشرونده تحقيق و نوآوري ادامه مي يابد.
از آنجاييکه اجايل اصول پايه ايي که در حقيقت اهداف کلي هستند نشان ميداد لازم آمد که يک ساختار سازماني و Frame Work نيز براي Agile تعريف شود اين ساختار Scrum نام دارد ;I که در آن همه چيز و هر تصميمي به تيم وانهاده ميشود و تيم با توجه به نيازها ي اعلام شده و يا تشخيص داده شده در رابطه با استفاده کننده و يا استفاده کنندگان در تصميمات خود کاملا آزاد است. نقشهاي عمده در اسکرام عبارتند از: 1- Scrum Master يک تسهيل گر مي باشد که وظيفه نگهداري و حفظ فرايند را برعهده دارد. 2- Product Owner که نماينده ذينفعان (Stakeholders) پروژه و business است. 3- Team Member عضوي از يک گروه cross-function است که معمولاً بين 3 تا 9 نفر هستند. اين افراد عمليات تحليل، طراحي، پيادهسازي، تست و... را انجام ميدهند. تعريف هر نوع نقش يا سمت به جز سه نقش گفته شده در اسکرام ممنوع است. به عنوان مثال اعضاي تيم نميتوانند سمتهاي متفاوتي داشته باشند. براي اينکه اعضاي تيم اعلام کنند که چه کاري را انجام داده اند و چه کاري را مي خواهند انجام بدهند جلسه اي با عنوان جلسه روزانه اسکرام و يا جلسه سرپايي روزانه در هر روز معمولا در شروع روز کاري به مدت حداکثر 15 دقيقه برگزار مي شود . در اين جلسه هر کس ، سوال اصلي مطرح و به آن ها جواب مي دهد : *ديروز چه کاري انجام دادم؟ *امروز چه کاري مي خواهم انجام بدهم؟ *چه موانعي در پيش رو دارم و با چه موارد پيش بيني نشده اي برخورد کرده ام ؟ توضيح اين مطلب ضرور است که بدانيم منطق Agile , Scrum در تمامي فعاليتهاي روز مره قابل پياده سازي است و ميتواند تمامي فعاليتهاي انساني را شامل گردد و تنها شامل توليد محصول نميباشد.
از زماني که بشر اقدام به توليد محصول کرده است همواره سعي داشته روشهايي را کشف کند تا محصولاتي با کيفيتي بهتر و هزينه کمتر و همچنين ارزش مصرفي بالا توليد نمايد. اينگونه بود که پس از جمعآوري متدهاي تحول در توليد محصول ، تفکر Agile يا چابک به وجود آمد. به طور خلاصه در اجايل (Agile) يا تفکر چابک يک سري ارزش و اصول معرفي شده است که با بکار بستن آنها مي توان به نتايجي مانند محصولات کارآمد ، درجه انطباق پذيري بالا بر مبناي نياز فعلي و پيش بيني هاي واقعي مبتني بر نيازهاي آتي و نيروي کار با انگيزه دست يافت. اين تفکر اکنون به عنوان يک الگوي موفق در سراسر جهان استفاده ميشود . Agile بصورت کار بردي در حقيقت يک شرح عمليات و يا ده فرمان نيست بلکه در آن همه چيز وابسته به همگرايي دروني و کاربست خلاقيتهاي فردي و جمعي است . Agile داراي يک ساختار کلي است و در آن ليستي مبتني بر 12 اولويت نهادينه شده است . اين اصول اغلب چيزهايي هستند که ما مداوما در فعاليتهاي اجتماعي و روز مره نيز با آنها برخورد داريم و چيز تازه ايي نيست بلکه اين اصول تاکيدي است بر آنها. اصول 12 گانه Agile اين اصول که در سال 2001 تدوين شده ؛ عبارتند از: 1- بالاترين اولويت در اين متدولوژي جلب رضايت مشتري با تحويل زود هنگام محصول توانمند است. 2- استقبال از تغيير نيازمندي ها بر اثر شناخت خود تيم و يا از جانب درخواست کننده ، حتي در اواخر فرآيند توسعه. 3- تحويل محصول قابل استفاده با فاصله زماني سه هفته يک بار و يا سه ماه يک بار براي بهينه سازي فرايند بهره وري تيم . 4- در خواست دهندگان و يا ذينفعان پروژه و توسعه دهنده آن مي بايست به صورت روزانه در طول پروژه با هم کار کنند. 5- پروژه ها به دست افراد با انگيزه سپرده شود ، فضاي لازم به آنها داده شود تا کارها را به درستي انجام دهند. 6- محصول قابل استفاده ! اصلي ترين معيار سنجش پيشرفت است. 7- فرآيند هاي Agile توسعه پايدار در تمامي زمينه ها را را ترويج مي دهند. حاميان مالي، توسعه دهندگان و کاربران بايد بتوانند سرعت پيشرفت ثابتي را براي مدت نامحدودي حفظ كنند. 8- توجه مداوم به برتري فني و طراحي خوب باعث افزايش کيفيت توليد مي شود. 9- بايد ساده ترين راه که با هدف پروژه سازگار است را انتخاب نمود و از گذاشتن وقت بر روي مشکلاتي که ممکن است در آينده رخ دهد صرف نظر کرد. 10- بهترين مديريت، تحليل نيازمندي ها و طراحي از تيم هاي خود سازمان ده (هرفرد در تيم بر کل پروژه تاثير دارد) پديد ميايند. 11- در فواصل منظم، تيم نشان ميدهد که چگونه ميتواند در توليد محصول موثرتر بود و سپس تيم رفتار خود را بر اساس بازتاب اين تفکر تنظيم و هم سو مي نمايد.
مديريت سنتي پروژه ها يعني آنچه که تاکنون مصطلح بوده در برنامه ريزي و کنترل فرآيندها و انواع اندازه گيري هاي کيفي مورد استفاده قرار ميگيرد . مقصود اين تکنيکها رسيدن به اهدافي مشخص در مدت زماني دلخواه با منابع محدود و معلوم و انطباق پذيري يک محصول و يا رفتار و يا .... با ويژگي هاي مورد نظر ميباشد. نقطه کور شيوه هاي مديريت سنتي يا Traditional planning عبارت بود از عدم بازخورد ديناميک ما بين خروجي و ووردي پروژه و همچنين عدم امکان تصحيح مداوم پروژه بر اساس اين بازخوردها. در شيوه مديريت سنتي حقيقت يک بار جاري ميشد و امکان تصحيح اساسي پروژه بعد از تحويل وجود نداشت . Water Fall يکي از انواع مديريت سنتي توسعه داده شده است که مانند آبشاري که ميريزد امکان باز گشت برايش وجود ندارد . در مقابل روشهاي جديد مديريت اين امکان فراهم ميتايد که درجه انطباق پذيري محصول و همچنين قابليت انعطاف آن در مقابل زمان بسيار بيشتر باشد و محصولاتي با درجه انطباق پذيري بالا توليد شود. به نحوي که امروزه شرکت هاي بزرگي همچون گوگل و مايکروسافت در فرآيندهاي خود از اين تفکر استفاده مي کنند، و به اين اذعان دارند در بازار رقباتي امروز چاره اي جز چابک بودن ندارند. يا براي مثال FBI در تجربه اي بر روي پروژه مکانيزه سازي مدارک ، چند ميليون دلارمتضرر شد. دليل اصلي دير کردها در تحويل فاز هاي پروژه بود که در نهايت پروژه با شکست مواجه شد. چند سال بعد همان پروژه با تفکر و بستر چابک انجام شد که با هزينه يک سوم و زودتر ار موعد مقرر به پايان رسيد. امروز ه شيوه هاي مديريت نوين در تمامي موارد به توليد محصول حتي محصولات اجتماعي بکار گرفته ميشود . اهداف کلي اين نوع مديريت عبارت است از: * مشخص كردن محدوده پروژه * شناسايي فعاليت هاي پروژه * پيش بيني زمان منابع و هزينه * ايجاد شبكه فعاليت هاي پروژه * نهايي كردن برنامه زمانبندي پروژه * اجرا * كنترل و پايش پروژه * بستن پروژه طبق تحيقات انجام شده توسط سازمان IEEE، حدود نيمي از پروژه هاي تحقيقات و نوآوري با شکست مواجه ميشوند يا اصطلاحا Failed ميشوند. عمده دلايل شکست اين پروژه ها عبارتند از : 1 - زمانبندي نا مناسب 2 - کيفيت پائين در توليد محصول 3 - ارتباط نداشتن با مشتري 4 - تحليل نادرست نيازمندي ها 5- کمبود در تست کردن محصول